مهرسامهرسا، تا این لحظه: 11 سال و 6 ماه و 10 روز سن داره

مهرسا دختر رویاها

میشا

          مهرسای ما دیگه میتونه اسم خودش رو بگه و تا بهش میگیم این مال کیه میگه میشا تا بهش میگیم تو میشا هستی میگه نه میییییی شااااااا از نظر خودش داره اصلاح میکنه میگه مهرسا یا وقتی دنبال گوشیش میگرده با یه لحن مظلومی میگه دوشی میشا وقتی جایی هست که نمیبینمش و از بابایی میپرسم مهرسا کجاست از همونجا داد میزنه ایژا یعنی اینجام تازه یه چیز بهتر دختر من تشکر هم بلده و وقتی میخواد تشکر کنه میگه ممنون به محض اینکه سیر میشه از پای سفره بلد میشه یا میگه بش یا میگه ممنون مامان بش جدیدا که میشی هم یاد گرفته   &n...
7 دی 1393

دغدغه این روزام

  دغدغه این روزام تویی ،تویی که اینقدر خوبیات زیاد بود که همیشه ورد زبونم بودی،ولی این روزا نمیدونم چی بگم از رفتارات،از حرف گوش ندادنات،از لجبازیات،از اینکه مامانو میزنی ،جیغ میزنی وووووو، از همه چیزای بدی که یکجا تو وجودت اومده.... بذار اینجا ازت گله کنم از اینکه تا من کشوهای لباساتو مرتب میکنم میریزیشون بهم ،از اینکه تمام اسباب بازیات همیشه تو سالن پراکنده شده،همیشه دختر خوبی بودی و آشغالات رو توی سطل زباله میریختی.... ولی حالا چی...   بزرگترین ناراحتیم از جیش و پی پی نگفتناته،یک هفته ای میشه که برام شده عذاب.دختری که همیشه اینقدر خوب بود که به محض اینکه جیش یا پی پی داشت بدون وقفه ا...
6 دی 1393

شب یلدا

  به صد يلدا الهي زنده باشی انارو سيب و انگور خورده باشي اگر يلداي ديگر من نباشم      تو باشي وتو باشي و تو باشی   مهرسای من یلدا یعنی یادمان باشد که زندگی آنقدر کوتاه است که یک دقیقه بیشتر با هم بودن را باید جشن گرفت. پس ماهم برای این باهم بودن  جشنی برپا کردیم و شما  هم هندونه خوشمزه ما تو این شب قشنگ بودی شب یلدا امسال برابر بود با 28 صفر و ما  همگی رفتیم خونه رییس بابا  آقای امیری زاده و شب رو اونجا گذروندیم خیلی هم خوش گذشت. دسر و کیک و آجیل،کباب خوردیم ،فال حافظ زدیم و شما هم تا تونستی شکلات و کاکائو خوردی...   ای...
5 دی 1393

یه این روزهای دیگه....

نازنین دختر من دیگه بزرگ شده،با شیرین زبونیاش به زندگیمون رنگ و بوی دیگه ای داده،دیگه برامون دو کلمه ای میگه،الان یک ماهی میشه که دیگه شیرین زبونیاش گل کرده و برامون حرف میزنه ولی در حد دو کلمه.... حرفای جدید میزنی بعضی وقتا مامان میشه مامی و بابا میشه ددی ،نی نی (عروسکت)میشه آبجی، تا کاری ازت میخواییم که نیاز به تایید داره میگی باشه اونم با یه لحن ناز و دوست داشتنی که هوش از سرمون میپره. تمام حرفای س رو ش ادا میکنی و همین باعث شیرین زبونیت شده.       ب رای لباس پوشیدنت خیلی مشکل دارم بعضی وقتا نمیذاری لباساتو من تنت کنم و میگی من و اونجاست که ما باید با صحنه های قشنگ مواجه...
5 دی 1393
1